از نظر شما سازگاری با بیماری های مزمن از منظر روانشناختی چه تاثیری بر کاهش شدت بیماری و بهبود یا درمان آن دارد؟

راه های سازگاری با بیماری مزمن

بیماری های مزمن دسته ای از بیماری ها هستند که برای سالیان سال (و یا حتی تا پایان زندگی) با شخص بیمار همراه می شوند. این بیماری ها عملکردهای طبیعی بدن بیماران را با اختلال مواجه می کنند. اغلب این بیماری ها به شکلی پیش رونده، درد و ناراحتی های جسمی را به همراه می آورند. پذیرفتن این مهمان ناخوانده نقش مهمی در سلامت بیماران ایفا می کند و حتی می تواند در روند بهبودی آن ها تاثیر بسزایی داشته باشد. از این رو توجه به سازگاری با بیماری های مزمن از منظر روانشناختی اهمیت بسیار زیادی دارد. در ادامه این موضوع را به طور کامل مورد بررسی قرار می دهیم و از شما دعوت می کنیم تا انتهای این مقاله ما را دنبال نمایید.

منظور از سازگاری روانی با بیماری های مزمن چیست؟

سازگاری با بیماری مزمن جنبه های مختلفی دارد که از مهمترین آن ها می توان به جنبه زیستی و جنبه روانشناختی اشاره کرد. منظور از جنبه زیستی و فیزیولوژیکی این است که سلول های بافت های مختلف ما خود را به بهینه ترین شکل ممکن با شرایط جدیدی که به وجود آمده است وفق می دهند. اما جنبه دیگر سازگاری مربوط به مسائل ذهنی و روانی است. همانطور که میدانید یک بیماری مزمن این پتانسیل را دارد که تغییرات عمیقی را در زندگی فرد ایجاد کند. اگر افراد با آگاهی این تغییرات را نپذیرند و ذهنشان را کنترل نکنند، این موضوع اثرات منفی بر کیفیت زندگی و رفاه آن ها خواهد داشت.

سازگاری با بیماری های مزمن از منظر روانشناختی

با بروز یک بیماری مزمن، افراد با موقعیت‌های جدیدی مواجه می‌شوند که راهبردهای مقابله‌ ای همیشگی آنها را به چالش می‌کشد. در نتیجه نیاز است که آن‌ها راه ‌های جدیدی را برای سازگاری با شرایط تغییر یافته خود بیابند. اکثر بیماران پس از گذشت مدت زمان لازم و با بکارگیری رویکردهای مناسب، در نهایت به وضعیت سازگاری روانی خوب می رسند. البته آمارها نشان می دهند که مدت زمان لازم برای سازگاری با بیماری مزمن برای حدود 30 درصد از بیماران بسیار طولانی است و حتی گاهی این فرایند ناموفق است.

منظور از سازگاری روانی با بیماری های مزمن این است که بیماران از نظر عاطفی، رفتاری و شناختی با بیماری خود کنار بیایند و آن را بپذیرند. پذیرش شرایط جدید با توجه به سطح سلامتی که شخص بیمار در گذشته داشته است، می تواند کمی دشوار باشد. این موضوع تحت تاثیر عوامل گوناگونی قرار دارد. از آنجا که سازگاری روانی با بیماری مزمن از اهمیت بسیار بالایی در سلامت ذهن و جسم بیمار برخوردار است، رویکردهای گوناگونی توسط محققان برای این مسئله پیشنهاد شده است. در ادامه شما را با این رویکردها بیشتر آشنا می کنیم.

سازگاری روانی با بیماری های مزمن

چگونه با بیماری مزمن کنار بیاییم؟

پیش از آن که بخواهیم شما را با مدل های مختلف سازگاری با بیماری های مزمن از منظر روانشناختی آشنا کنیم، بهتر است راه های شناخته شده ای که می توانند به شما برای کنار آمدن با این بیماری ها کمک کنند را ذکر کنیم.

  • فعالیت داشته باشید: برای ارتقای سازگاری روان‌شناختی، بیماران باید تا حد امکان فعال باقی بمانند.
  • احساساتتان را سرکوب نکنید: بیماران باید احساسات خود را بپذیرند و این احساسات را به گونه‌ای ابراز کنند که به آنها اجازه دهد کنترل زندگی خود را در دست بگیرند.
  • خودتان را مدیریت کنید: برای سازگاری موفقیت آمیز با شرایط جدید نیاز است که این افراد درگیر خود مدیریتی شوند و سعی کنند بر نتایج مثبت بالقوه بیماری خود تمرکز کنند. بیمارانی که می توانند از این استراتژی ها استفاده کنند، بهترین شانس را برای سازگاری موفقیت آمیز با چالش های ناشی از یک بیماری مزمن دارند.

این را بدانید که برای سازگاری با ناتوانی، نیاز به حفظ تعادل عاطفی وجود دارد. توجه به این نکته که هنوز بخش های زیادی از بدن شما کار خود را بدون هیچگونه مشکلی انجام می دهند می تواند پذیرش بیماری را برای شما آسان تر کند.

راه های سازگاری با بیماری مزمن

مدل های سازگاری روانشناختی با بیماری مزمن

امروزه محققان چندین مدل را در رابطه با چگونگی دستیابی بیماران به سازگاری با بیماری مزمن پیشنهاد کرده اند. در ادامه شما را با مهمترین مدل های توصیه شده آشنا می کنیم.

1- مدل سازگاری شناختی

این مدل که جزو الگوهای خودتنظیمی به شمار می رود، بر پذیرش بیماری توسط شخص و درک نحوه کنترل بر بیماری تاکید دارد. طبق این مدل، بیمار با توجه به باورهایی که نسبت به بیماری مزمن خود دارد، راه های مقابله با آن را در نظر می گیرد. در واقع بیمار سعی می کند با توجه به الگوی پردازش موازی علاوه بر اطلاعات ساختار ذهنی خود، از تجارب و دانشی که از گذشته درباره بیماری داشته است برای مقابله با آن استفاده کند. بنابراین در این مدل، ساختارهای ذهنی فرد در رابطه با بیماری از اهمیت بالایی برخوردار است. اینکه بیمار درباره ماهیت، علت و نحوه کنترل بیماری مزمن خود چگونه می اندیشد می تواند نقش مهمی در سازگاری با آن ایفا نماید. اما شکل گیری ساختار ذهنی صحیح چه اهمیتی برای بیماران دارد؟

یک ساختار ذهنی مثبت از اهمیت بالایی در سازگاری با بیماری های مزمن از منظر روانشناختی برخوردار است. در واقع این ساختار می تواند با ایجاد تغییرات مثبت در عواطف و احساسات بیمار، به کنترل بیماری کمک کند و بر پاسخ های مقابله ای بیمار اثر بگذارد. پس از شکل گیری ساختار ذهنی، بیمار مراحل زیر را دنبال می کند. این مراحل، اساس رفتارهای خودمراقبتی و خودکنترلی در مقابله با بیماری های مزمن را تشکیل می دهند.

  • انتخاب راهبردهای مقابله ای
  • اجرای راهبرد
  • ارزیابی اثربخشی راهبرد

سازگاری روانی با بیماری مزمن

2- “مدل مقابله و تنش” سازگاری با بیماری مزمن

این الگوی سازگاری روانشناختی با بیماری مزمن بیان می کند که بیمار و بیماری (عامل تنش زا) دارای یک رابطه متقابل هستند. در این مدل، بیماری به خودی خود به عنوان یک عامل تنش زا شناخته نمی شود بلکه این بیمار است که با توجه به فرآیند شناختی خود، این بیماری را به عنوان یک عامل آسیب زننده جدی و پرخطر ارزیابی می کند. در صورتی که ارزیابی بیمار از بیماری خود کاملا منفی نباشد، فرد می تواند با بازدهی بسیار بالاتری با بیماری خود مقابله نماید. بیماران باید به این نکته واقف باشند که یک بیماری تنها دارای جنبه های منفی نیست و می تواند نکات مثبتی را نیز داشته باشد. یک بیماری ممکن است باعث تغییر نگرش ها، ارزش ها و رفتارها در بیماران شود. به طوری که در نهایت منجر به رشد و تغییر مثبت روانی – اجتماعی در بیماران شود.

بنابراین معناسازی یکی از بخش های بسیار مهم سازگاری روانی با بیماری های مزمن است . این موضوع به افراد کمک می کند تا برای آینده هدف گذاری بهتری داشته باشند و روابط بین فردی خود را ارتقا دهند.

3- “مدل شخصیتی” سازگاری با بیماری مزمن

این مدل بر نقش عوامل شخصیتی (مانند خوش بینی یا روان رنجوری) تأکید دارد. برای درک بهتر این مدل از سازگاری با بیماری های مزمن از منظر روانشناختی کافی است دو فرد را تصور کنید که هر دو از یک بیماری مشخص رنج می برند. یکی از این افراد پس از مدتی بسیار کوتاه بیماری خود را پذیرفته و با روحیه ای مثبت تمام تلاشش را برای بهبود و خودمراقبتی انجام می دهد. اما فرد دیگر از ابتدا روحیه خود را می بازد و نیاز به کمک بسیار زیاد اطرافیان برای سازگاری با شرایط جدید دارد. در اینجا می بینیم که همه چیز به شخصیت افراد و تجربه هایی که در گذشته داشته اند بر می گردد. بنابراین در مدل شخصیتی بر این نکته تاکید شده است که نوع دیدگاه و شخصیت بیماران نقش بسیار مهم و ویژه ای در بهبود وضعیت آن ها ایفا خواهد کرد.
مدل های سازگاری با بیماری

سخن پایانی

در این مقاله به بررسی جنبه های گوناگون سازگاری با بیماری های مزمن از منظر روانشناختی پرداختیم. همچنین در ادامه شما را با مهمترین مدل های مقابله با بیماری ها و سازگاری با شرایط جدید بیمار آشنا کردیم. با توجه به نکات گفته شده، سازگاری با بیماری نقش بسیار مهمی در سلامت بیماران ایفا می کند. در واقع توجه به الگوهای مقابله روانی با بیماری به فرد کمک می کند که در عین بیماری و عدم برخورداری از سلامت جسمی بتواند سلامت ذهن و روان خود را کنترل نماید.

البته باید این نکته را نیز ذکر کنیم که به طور کلی سازگاری با بیماری مزمن یک موضوع بسیار پیچیده است که عوامل گوناگونی همچون عوامل محیطی، اجتماعی، روانی، جسمی، شناختی، رفتاری و … بر آن اثرگذارند. در واقع یک بیمار برای آن که با بیماری خود سازگاری پیدا کند نیاز است که بر هر یک از این جنبه ها مسلط شود. سازگاری در هر یک از این ابعاد، می تواند سازگاری در جنبه های دیگر را تسهیل کند. البته در این میان جنبه روانی و روانشناختی اهمیت فوق العاده ای دارد. همانطور که میدانید، نگاه اشخاص به مسائل گوناگون در عملکرد کلی آن ها تاثیر بسزایی دارد. بنابراین نیاز است که به سازگاری با بیماری های مزمن از منظر روانشناختی توجه ویژه ای داشته باشیم. در پایان امیدواریم مطالعه این مقاله برایتان مفید و کارآمد بوده باشد.

ثبت ملاقات

اگر با سلامت روان خود دست و پنجه نرم می‌کنید یا احساس می‌کنید کارهای مختلفی وجود دارد که می‌تواند در بهبودی شما کمک کند، با یک متخصص در مورد آن صحبت کنید. چند تغییر کوچک در شیوه زندگی خود می‌تواند به بهبود شما کمک کند.

ثبت ملاقات